فرهنگ سازی برای ارزش گذاری به سالمندان

صبای سلامت – وضعیت عمومی سالمندان در هر جامعه ای به چگونگی روابط فرهنگی، تربیتی و اجتماعی هر جامعه بستگی دارد و از جامعه ای به جامعه دیگر متفاوت است . این وضعیت در کشور های توسعه یافته و رو به توسعه به شکل بارزتری نمایان است . در کشور های پیشرفته با توجه به برنامه ریزی های کلانی که برای وضعیت های عمومی جامعه و سیر جمعیتی ان صورت می گیرد افق روشنی از برنامه ها را پیش روی می گذارد . این برنامه ها تمامی اقشار و گروه ها را در بر می گیرد و بالطبع سالمندان از آن جدا نیستند .
اما در کشور های روبه توسعه و کمتر توسعه یافته این وضعیت متفاوت است و برنامه ریزی های کلان تبدیل به برنامه ریزی های میان مدت کوتاه مدت می شوند .
بطور مثال در مورد بدرفتاری با سالمندان نمی توان گفت جامعه ای نسبت به این قشر بد رفتاری ندارد ولی می توان گفت نسبت ها با یگدیگر متفاوت است وبه شکل های گوناگون وجود دارد .
در کشور های رو به توسعه تغییر و تحولات رویکرد به توسعه یابی موجب بدرفتاری و حرمت شکنی ها علیه سالمندان می شود. این اتفاق از یک سو متأثر از رویکرد به توسعه جوامع و از طرف دیگر ناشی از افزونی جمعیت است. البته تا حدی که ، ناسازگاری علیه سالخوردگانی که در جمع خانواده زندگی می کنند آن قدر گسترش یافته که جامعه شناسان " خشونت اطرافیان خانواده نسبت به سالمند " را به عنوان زنگ خطری جدی به صدا در آورده اند . 
همانگونه که ذکر شد نمونه های خشونت و بی حرمتی نسبت به سالمندان در جوامع پیشرفته و در حال توسعه متفاوت است و البته این اتفاق در جوامع اسلامی با توجه به آموزه ای دینی و اعتقادی کمتر رخ می دهد و حرمتمداری سالخوردگان چه در محیط خانوادگی و چه در سطوح جامعه همچنان به عنوان وظیفه انسانی رعایت می شود.
بسیاری از پژوهشگران اجتماعی معتقدند بین خشونت و اقتصاد رابطه معناداری وجود دارد . و هر وقت شاخصه های اقتصادی نزول می کنند شاخصه های خشونت رشد می نمایند . متخصصان پزشکی اجتماعی معتقدند به هر میزان کم مهری نسبت به سالمندی رخ دهد، وضعیت اقتصادی در آن دخیل است این خود می تواند تابع دو علت باشد ؛ کمبود استطاعت مالی در رسیدگی جوامع به نیازهای جسمی ، روانی و درمانی بعضی از سالخوردگان که به واسطه تحول و موقعیت مالی فراوان، نسبت به موقعیت سالمند خانواده، بی توجه می شوند.چه بسا اگر استطاعت مالی وجود داشته باشد برخی از کارهای او به پرستار خانگی یا درنهایت با انتقال سالمند به یکی از خانه های سالمندان نگهداری او را به پرستاران آنجا می سپارند.
یکی دیگر از علل، کمبود مباحث فرهنگ سازی به ویژه در چگونگی رفتار و کردار و کنار آمدن با خلق و خوی افراد مسن است. خلأ شناخت اطرافیان فرد سالمند و ریشه یابی ناآرامی ها، افسردگی و بی میلی یا بی ارادگی حتی در انجام کارهای ابتدایی خود، تحمل ناپذیری اطرافیان در برخی خانواده ها را سبب می شود.
البته همه مردم شناسان و علمای علم فرهنگ معتقدند فرهنگ سازی یک شبه حاصل نمی شود و برای فرهنگ سازی باید بستر سازی کرد و اموزش داد . به طور مثال قدرشناسی عاطفی- معنوی و مادی از سالمندان در خانواده یا دیدار مشتاقانه سالمند در مراکز نگهداری سالمندان به مفهوم دیگر می تواند حفظ فرهنگ ایجاد شده و یا فرهنگ سازی برای توجه به گروه سالمندان باشد و می تواند نماد سپاس وابستگان به آنان به خاطر تمام زحمات، حمایت ها، رهنمون ها، صبوری ها، همراهی ها و… مادران و پدران طی سال های کودکی تا بزرگسالی ما باشد .
در جهان امروز نگاه غالب به سالمندان از منظر سرمایه انسانی و رویکرد مناسب با پدیده سالمندی توجه به "سالمندی پویا" است . به طور قطع به مرور زمان توانمندی های فیزیکی سالمندان کاهش می یابد، اما این امر به موازات افزایش تجربه، خرد و تاثیر گذاری اجتماعی سالمندان صورت می گیرد. از اینرو کارکردهای سالمندان در طی زمان کاهش نمی یابد بلکه تغییر شکل می دهد.
سالمندی را می توان فصل انتقال تجارب و آموخته هایی از فراز و فرودها و پیچ و خم های سال های زندگی شخصی به نسل دیگر و فصل بهره گیری از هر آنچه خود اندوخته است نامید. در چنین وضعیتی فرزندان و اطرافیان و حتی سازمان های اجتماعی و فرهنگی لازم است حامی و سامانگر انتقال تجارب و آموخته های آنان باشند .
در پایان جای دارد از نوع رویکرد تدریجی جامعه به سالمندان و بی توجهی به خلق و خوی سال های پیری ابراز نگرانی کرد وباید در قالب برنامه های مختلف با تأکید بر ارزش گذاری تلاش و فداکاری سالمندان ضرورت های توجه مضاعف به آنان به نسل امروزی جامعه تفهیم شود.

نویسنده : علی رهنما

کد خبر: # 149512051866

دیدگاهتان را بنویسید